يكي ديگه رو هم پيدا كردم كه عشقش تك باشه تو هم مثل من عاشق چه كسي شدي من عاشق يه پسر الماني شدم و چهار سال باهاش بودم ولي ديگه تحمل خيلي چيزا رو نداشتم و همين دو هفته پيش ازش جدا شدم هر كار بگي كردم حتي ارشيو وبلاگم رو حذف كردم ولي فراموشي كار سختيه ..........من اخر قصه تو رو نميدونم ولي برات ارزوي بهترينا رو ميكنم ...........

باي ...............

سلام دوست عزيز

ريحانه عزيز ، از اين كه از پست هام سر در نياوردي !! خودم هم تعجب كزدم !!!

سلام خانومي.

خواهش ميكنم قابلي نداشت

ريحانه جان اينطوري كه تو تعريف مي كني همه چي خوب بوده ظاهرا. پس چي شده؟ حسرت و اشك و بغض مال چيه خانومي؟

سلام ريحانه عزيز

خيلي سخته دوري و خيلي شيرينه نقل خاطرات خوش

به من هم سر بزن خانومي

حسرت به دل نبينمت

تجديد خاطره ميكني خانوم؟

سلام. خوبي؟

منم الان دارم حسرت مي خورم... حسرت...

بيا پيشمون... منتظرم...

به كسي نياز دارم تا آرومم كنه... اما هيشكي نيست!

حالا ديدي منم مث خودتم ...

بگو چيزايي رو كه مي خواي بهم بگي ..

اين ورزا بدجوري حس تنهايي مي كنم ...

نمي دونم الان چي شده كه داري حسرت مي كشي ...

نمي دوني ريحانه ... دقيقا الان همون حسي رو دارم كه گفتي ...

نمي دونم ازدواج كردي يا نه ...

نمي دونم بقيه هم مث من مي شن يا نه ،‏ اما چند وقته كه از روابط زناشويي مون دارم متنفر مي شم ... خودم هم نمي دونم چي به سرم اومده ...

خوبه كه يكي هست منو درك كنه ...

اين همه مسئوليت براي من زياده ...

ديگه طاقت ندارم ...

خيلي قشنگ بود

من هميشه قصه ها رو از آخر به اول ميخونم...حالا هم خيلي دلم ميخواد بدونم آخرش چي ميشه

عزيزم اين شعرو معين خونده...اسم آهنگش خالق هست...گوش كن حتما خوشت مياد...پيدا هم نكردي آدرس ايميلت رو بده خودم برات ميفرستم.

جالبه كه خاطراتتون رو با ديگران به اشتراك بگذاريد. هر پست شما اشتراك يك تجربه خواهد بود.

درود بر شما

با سپاس از مطلب ارزشمندتان اميدوارم به وبلاگ مهر 84 هم سري بزنيد.

Mehre84.parsiblog.com