• وبلاگ : دنياي خاطرات من
  • يادداشت : از هر دري سخني
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عزيزم

    اين آدرس جديد شبهاي تنهاييه

    آدرس وبلاگمو عوض كردم به اين ادرس لينك كن ممنون ميشم

    راستي هر وقت هم آپ كردي خبرم كن

    تولدت خواهرت مبارك باشه خانومي

    هه پستايي كه نظر ندادم رو مي خوندم..

    قربون دلت برم..مي دونم چي ميگي..

    سلام .

    انتقاد پذيرم . ممنون كه جواب دادي . و در مورد سانسور راستش تا همين جا خيلي جا هاشو هم سانسور كردم نه اين كه خيلي بي تربيت باشم اما .... بگذريم كلا با سانسور مخالفم . ولي خوب بستگي داره به اين كه چه تاثيري رو مي تونه از روي متن بگيره . بيشتر با اصول رئال و نورئال موافقم اينكه كلمات نسبتا بي تربيتي رو حذف كنم كه ميشه صدا و سيما و اين در كل يه جور دوري از واقعيت هست . به هر حال با نظر تا حدودي موافقم در صورتي كه به ساختار واقعي خاطرات لطمه وارد نكنه . در مورد اميدواري هم بايد بگم ديگه خودم رو گول نمي زنم من به اندازه كافي عمر كردم تا همين جاش هم زيادبوده . دليلي براي اميدواري به خاطر چند روز بيشتر زجر كشيدن نمي بينم . 2 برابر عمرم تجربه هاي عجيب وغريب و غير قابل نوشتن و بدتر از اون غير قابل باور داشتم .اگر بنويسم همه ميگن قصه پردازي يا بزرگنمايي اما در واقعيت زندگي من اتفاقاتي رخ داده كه فكرشم مو رو به تن خيلي از آدمهاي معموليو ساده نگر سيخ ميكنه . در هر صورت موفق باشي

    راستي دوباره سلام .

    نوشته هاتو خوندم . ظاهرا تو هم يك دلشكسته اي اما هنوز فرصت داري كه روحت و آزاد كني . قلم خوبي داري . موفق باشي

    سلام .

    ممنون بابت نظرتون . جالبه كه اولين روز نوشتن اين وبلاگ يك نظر با چنين متني به دستم رسيد . من چند وبلاگ و سايت دارم و دارم روزهاي آخر زندگيم از خودم چند تا يادگاري مي ذارم . مي خوام حرفهاي 33 سال زندگي رو بيرون بريزم . و بلاگ اصلي من به نام زندگي و خاطرات يك مرد مرده هست . ميخوام خودم رو توي دادگاه بي عدالتي محاکمه کنم و اينها بخشي از اعترافات من هستن . شايد کسي شهامت نداشته باشه خودش رو رسوا کنه اما من مي خوام را روزي که قرار خودم رو اعدام کنم بنويسم تا انگيزه اي قوي داشته باشم براي رفتن . ممنون که به وبلاگ من سر زديد . http://shirazpnp.persianblog.ir/

    سلام ريحانه جون

    نبينم ناراحت باشي. حرف هاي مايوس كننده ديگران را زيرپات بگذار و به آينده ي روشني كه داري فكر كن. فعلا خوب درس بخوان و به چيزهاي حاشيه اي فكر نكن.

    ريحانه جون تولدت خواهرت مبارك باشه

    خوشحالم که کلي روحيه ات بهتر شده درسته ريحانه جون ما اگه به مشكلات خيليها نگاه كنيم مي بينيم اتقاقاتي كه توي زندگي برامون مي افته چقدر كوچيكه و وقتي كه بعدها به حكمت اون كارها پي مي بريم ايمان مي آريم كه خدا هيچ كارش بي حكمت نيست..... بايد توي زندگي همين طوري بود بايد درس بخوني جدي بايد به هدفهاي بزرگتر و موفقيتهاي بيشتر و خوشبختي روز افزون فكر كرد و فقط از گذشته عبرت گرفت همين و بس

    ريحانه جون عزيزم اين قدر خودتو اذيت نکن .دور و بر همه ما پر شده از اين جور آدما.که اصلا خيلي هاشون منتظر زمين خوردنت هستن.خيلي کم پيش مي آد که کسي بخواد پيشرفتتو ببينه.فقط بايد بري جلو و جلوتر.خدا هم که حسابي هواي بنده هاشو داره.

    فقط نفهميدم اين نوشته ات مخاطبش محمد بود؟

    به قول خودت گذشته ها ديگه گذشته پيش به سوي آينده

    سلام ريحانه جونم.فدات بشم من خوبي؟

    مدتي نبودم ببخشيد گلم.كي ميگه آدم با رفتن يه نفر آرزوهاش برباد ميره؟؟؟اتفاقا تازه ارزوهاش رنگ ديگه اي ميگيره و عوض ميشه.رفتن يه نفر آخر اميد نيست كه.كاملا با حرفات موافقم

    تولد آبجيتم مبارك باشه ايشالله 1000 ساله بشه

    راستي گلم بازيتو انجام دادم

    بووووس

    درود بر تو عزيزم با اين روحيه و اراده قوي.....در مورد تلخي هايي كه نوشتي نميگم چون ارزش فكر كردن هم ندارن.

    از طرف من به خواهرت تبريك بگو...ميبوسمت

    سلام ريحان جون. خودتو ناراحت نكن. اين مسائل يه جورايي شده جزو ملزومات اين دنياي مجازي. تنها راه حلش هم به نظر من بي تفاوت بودن و ريلكس برخورد كردنه.

    تولد خواهرت هم مبارك باشه. دست تو هم درد نكنه كه واسش كادو گرفتي.منم اتفاقا يه مانتوي جينگيلي لازم دارم. چون الان كه دارم ميام ايران بايد بپوشم. مانتوي خودم مال يه سال پيشه و ديگه دمده شدم