• وبلاگ : دنياي خاطرات من
  • يادداشت : آخر پاييز
  • نظرات : 2 خصوصي ، 18 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + يوز جوان 
    جالب بود ولي باز غيرتم گل كرد اهنگ هم عاليه

    با عرض سلام و خسته نباشي .

    مطالب جالبي نوشتي .

    اميد وارم که هميشه از اين مطالب بنويسي . لطفا به ما هم يه سر بزن .

    ريحانهههههههههه تو كجايي اون وقت ؟

    اين چه وضعشه همه رو ميزاري توي نگراني آخه

    زود بيا بنويس ببينيم چه خبره

    ديگه مجبور شدم دعوات کنم خودت خواستيا

    سلام خانومي. خوبي؟خبري ازت نيست. فكر كنم مشغول امتحانايي. موفق باشي عزيزم.

    همنام دختركم ، ريحانه عزيز سلام

    خيلي كم پيدا هستي ... نگرانتم ... به من سر بزن و پيشم بيا .... ممنون دختركم ( همنام دختركم !! )

    موفق باشين
    هميشه اين گونه بوده است . کسي را که خيلي دوست داري زود از دست مي دهي .پيش از آنکه خوب نگاهش کني . مثل پرنده اي زيبا بال مي گيرد و دور مي شود .فکر مي کردي مي تواني تا آخرين روزي که زمين به دور خود مي چرخد وخورشيد از پشت کوهها سرک مي کشد در کنارش باشي . هنوز بعضي از حرفهايت را به او نگفته بودي . هنوز همه لبخندهاي خود را به او نشان نداده بودي .
    هميشه اين گونه بوده است .کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو مي رود.وقتي به خودت مي آيي که حتي ردي از او در خيابان نيست.فکر مي کردي مي تواني با اوبه همه ي باغهاسر بزني و خورده هاي نان را به مرغابي هاي تنها بدهي. هنوز روزهاي زيادي بايد با او به تما شاي موجها مي رفتي . هنوز ساعتها ي صميمانه اي بايد با او اشک مي ريختي هميشه اين گونه بوده است .وقتي دورو برت پر است از نيلوفر هاي پرپر خواب هاي بي رويا و آينه ها ي بي قاب وقتي از هر روزي بيشتر به اونياز داري . نابا ورانه او را در کنارت نمي بيني فکر مي کردي دست در دست او خنده کنان به آنسوي نرده هاي آسمان خواهي رفت و دامنت را از بوسه و نور پر خواهي کرد .هنوز پيراهن خوشبختي را کاملا بر تن نکرده بودي. هنوز ترانه هاي عاشقي را تا آخر با او نخوانده بودي .
    هميشه اين گونه بوده است . او که مي رود او که براي هميشه مي رود آنقدر تنها مي شوي که نام روزها را فراموش مي کني از عقربه هاي ساعت مي گريزي و هيچ فرشته اي به خوابت نمي آيد . احساس مي کني به دره اي تهي از باران و درخت سقوط کرده اي . احساس مي کني کلمات لال شده اند پلکها فرو ريخته اند کفشها پاره شده اند دستها يخ کرده اند و پروانه ها سوخته اند.

    سلام همنام دختركم

    خيلي مشتاق ديدارتم

    دل نگرونتم عزيز...

    سلام همنام دختركم

    خوبي ريحانه جان ...

    من شرمندم كه اين مدت كم وقت آزاد دارم و زياد توي نت نيشتم و شرمنده دوستان خوبي مثل ريحانه عزيز ميشم ...

    از حال و احوالت با خبرم كن .....

    خانمي نميخواي اپ كني؟

    ريحانه جون چند وقته هر کاري مي کردم نمي تونستم برات کامنت بزارم

    چه خبرا ؟ از پسرعمه ات چه خبر ؟

    + بانوي بهار 

    آجيييييييييييي جوووووووون سلامممممممممممممممم

    كجاييييي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    آجي بيا آپ كن ديگه؟

    پسر عمه خوبه؟؟؟؟/

    بيا گزارش بده ديگه

    بوووووووووووووووووووووس

    نه عزيزم.هنوز وقت نكردم

    ميبينم كه حسابي داشته خوش ميگذشته فقط يه كسالتي هم اين وسط بوده كه بايد بيشتر مواظب خودت باشي.

    اگه هم زحمتي نيست بعضي وقتا لابلاي سخنان گهربارتون يه بار اون اينتر رو مقرون بفرمايين تا نوشته هاتون پاراگراف بندي بشه و به چش و چال ما هم رحم كنيد.

       1   2      >