سلام ريحانه ي من
برايت مينويسم باز دلتنگ و پريشانم
نميدانم چرا اين روزها سر در گريبانم
ببخش اي نازنين امشب براي درد دل کردن
برايت مينويسم خطي از چشمان گريانم
نمي پرسد کسي از زخمهاي کوچکم حالي
بگو درد غريبي را به کي بايد بفهمانم؟!
چه بايد کرد؟عشق از ياد رفت و سادگي خط خورد
نگو که زندگي مثل گذشته نيست ميدانم
تمام سهم من از زندگي ديوار شد افسوس
فقط در پاي اين ديوار بايد سر بکوبانم
بازمنتظرتم چشم براه....