وبلاگ :
دنياي خاطرات من
يادداشت :
دايي جونم
نظرات :
6
خصوصي ،
23
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
معصومه ... !
مي ترسم از خوندن ادامش ريحانه ... تا امتحان پاسکالت خوندم ... بقيش باشه برا فردا ... حالم گرفته شد ...
دوست داشتم با خوشي پيش بره ... دوست داشتم خنده دار باشه مثل اولش ... البته هنوزم اميدوارما ... ولي خوب من يه کمي زود دلم يم گيره ... مخصوصا از اين جور اتفاقا چون خودم عشقو درک کردم ... نمي تونم ببينم يکي تو عشقش شکست خورده ... سريع اشکم درمياد ...
مي رم يه کمي هم درس بخونم آجي ...
بوس بوسي ... شب خوب بخوابي ....
فرد اميام پيشت