وبلاگ :
دنياي خاطرات من
يادداشت :
دايي جونم
نظرات :
6
خصوصي ،
23
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
معصومه ... !
آجي زيارت اومده بودين قم ؟؟؟
خيلي اين اتفاق وحشتناکه ... منم تجربش کردم همين چند روز پيش ... نفس آدم بند مياد ... مخصوصا اگه مثل من انقده ترسو باشي ...
الهي بميرم برات انقده زجر کشيدي و مي کشي ...
چقدر ناز که خانوادشو ديدي .. منم آرزو دارم خانواده حسينمو ببينم از نزديک ... اما خوب هنوز وقتش نشده که ...
تفلدش مبارک ... تفلدت مبارک ...
نخوندم کتاب چراغ ها را خاموش مي کنم ... اما قراره بخونم